محل تبلیغات شما

از روز اولی که رفتم باشگاه ریحانه شمس ُ میدیدم ، ولی مطمئن نبودم که خودش باشه ، تا اینکه یه روز با مامانش که قبلا معلم بود اومد و مطمئن شدم که اشتباه نکردم، اون روز با خانم نورفرد صحبت کردم ، خیلی مهربونه و خونگرم بود ، وقتی فامیلیمو فهمید گفت احتمالا یکی از برادرانت شاگردم بوده ، از جاوید پرسیدم و گفت آره یکی از بهترین معلمام بود . چند جلسه گذشت تا اینکه امروزم با خود ریحانه حرف زدم ، صداش که تو بچگی خیلی نازک و جیغ جیغی بود کلفت و بزرگ شده بود.

.

خانواده تیبو: صد صفحه 

پنجشنبه ۹ آبان ۹۸

چهارشنبه ۸ آبان ۹۸

چهارشنبه 22 آبان 98

، ,روز ,مطمئن ,یکی ,خیلی ,اینکه ,روز با ,یکی از ,تا اینکه ,جلسه گذشت ,بود چند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها